به گزارش صدای بورس،سید محمدرضا اعلمی، کارشناس بازار سرمایه، در یادداشتی درخصوص «اهمیت سواد مالی» نوشت:
تعاریف متفاوتی از سواد مالی در ادبیات اقتصادی بیان شده است. اما آنچه که با جاری شدن این کلام در اذهان مخاطب عام شکل میگیرد، مباحث مربوط به دخل و خرج و مدیریت داراییهای افراد است. در واقع نوعی توانایی در مدیریت مالی با در نظر گرفتن منابع درآمدی و مصارف آن را میتوان یک تعریف عامیانه از سواد مالی در نظر گرفت.
در گذشته نه چندان دور، کمی توجه به اعداد و ارقام کفایت میکرد، اما اکنون با توجه به گسترش بازارهای مالی و به وجود آمدن ابزارهای مالی جدید، کار کمی پیچیدهتر شده است. البته به نظر نگارنده این نوع نگاه محدود به سواد مالی، جفای به آن است، زیرا سواد مالی شئون مختلفی دارد که باید به تناسب در مورد هر کدام قلمفرسایی کرد.
بعد از ریزش بازار سهام در سال ۱۳۹۹ و متضرر شدن بسیاری از سرمایهگذاران، باید به آموزش در سه سطح یا سه گروه از افراد پرداخت.
١-آموزش در سطح تصمیمسازان و تصمیمگیران شامل نمایندگان مجلس و مدیران دولتی
٢-آموزش در سطح بنگاههای اقتصادی بورسی و غیربورسی
۳- آموزش به صورت عمومی در میان عامه مردم
بالارفتن سواد مالی عامه مردم مزایای بسیاری دارد. کاهش هدررفت منابع مالی و همچنین رفتار معقول مردم در واکنش به برخی از پدیدههای احساس برانگیز اقتصادی در برهههای حساس را میتوان از مزیتهای بالا رفتن سواد مالی عموم مردم دانست. ضمن اینکه سرمایهگذاریهای مردم، هوشمندانه میشود و شاهد حرکت پول به سمت تولید خواهیم بود.
سرمایهگذاریهای احساسی بر روی دلار و طلا کم کم رنگ باخته و به جای یک اقتصاد بانکمحور، شاهد یک اقتصاد بورسمحور خواهیم بود. البته مردم در سالیان گذشته و بدون اینکه متوجه باشند، اثر برخی از مفاهیم مالی همچون بعد زمانی پول و نرخ بهره و سود مرکب و مواردی از این دست را در زندگی خود درک کردهاند اما موضوعی که مطرح میشود این است که اکثر سرمایهگذاران به دلیل سوگیریهای روانی خود، دچار برخی از اشتباهات در تصمیم گیریهایشان هستند. برای نمونه، اکثر مردم به دنبال قطعیت در سرمایهگذاری هستند و این سوگیری شناختی، سبب جذب پول آنها به سمت بانکها میشود، جایی که مولد تورم و سبب کاهش ارزش پول سرمایهگذاری است.
بحث در این باب بسیار است، اما آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد، بحث آموزش سواد مالی در تمامی سطوح جامعه به فراخور جایگاه شغلی افراد است. برای مثال، افرادی که در بنگاههای بورسی فعال هستند باید در خصوص چگونگی هدایت آن بنگاه مبتنی بر پارامترهای صحیح مالی و اقتصاد رفتاری آموزش ببینند تا بتوانند نتیجه درستی در جذب پول و سرمایه به سمت بنگاه اقتصادی خود بگیرند.
در خصوص نحوه رفتار بنگاه اقتصادی در مقاطع مختلف بازار سرمایه که مربوط به بحث MARKET DIRECTION است و مباحث شرکتی مربوط به Institutional sponsorship و میزان و چگونگی افزایش سرمایهها و نحوه مدیریت رفتار سرمایهگذاران و مباحثی از این نوع، نظراتی ارائه شده، اما آنچه که همچنان خلاء آن مشهود است، آموزش در سطح تصمیمسازان و تصمیمگیران اقتصادی کشور است.
به نظر میرسد وظیفه سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان متولی این بازار در خصوص آموزش در سطح تصمیمسازان و تصمیمگیران سنگینتر است. اقداماتی در سطح مدارس برای آموزش مالی شروع شده اما به نظر میرسد با ارتقای سواد مالی در کشور، شاهد پویایی هر چه بیشتر اقتصاد ایران باشیم.
منبع:پایگاه خبری بازار سرمایه ایران
نظر شما